13 بدر سال 1392

برای سیزده بدر تصمیم گرفتیم ایندفعه بیرون شهر نرویم 

سعی کردیم یکی از بوستانهای داخل شهر انتخاب کنیم 

تصمیم بر این شد ما بریم و انتخاب کنیم و بعد خبر بدهیم بقیه بیایند ، خوب اولش گفتیم برویم طرف طرقبه و سد که دیدیم ای ول ترافیک اصلا نمی شه اون طرف رفت 

دور زدیم رفتیم طرف پارک خورشید 

کوهستان پارک خورشید یک بوستان تازه تاسیس و خیلی باصفاست و در عرض مدت کوتاهی خوب رونق گرفت .

معمولا نمادهای ساخته شده سال های قبل شهرداری مشهد ، اونجا می شه پیدا کرد .

رفتیم و رفتیم تا به بام مشهد رسیدیم . از ماشین پیاده شدیم ، وای چه هوایی . تمام مشهد را می تونستیم ببینیم .

بعدش که بقیه اومدند ... اولش جاتون خالی سیب زمینی آتیشی خوردیم و بعدش بادبادک هوا کردیم و چون مهارت خاصی در این زمینه کسب کرده بودم و در این زمینه حتی بورسیه هم قبول شدم  برای همین بادبادک مون بالای بالا رفت ، اینقدر که به ته سیم رسیدیم .. و هر کی می خواست ادرسشو به فامیلاش بدهد ، بادبادک ما را نشان می گرفت و همچنین داداش ها و ابجی هم داد می زدند آفرین بابا و .... بگذریم بیش از این ریا می شه 

بعدش که همه ی همه اومدند ، غذا را مامان توی خونه درست کرده بود خوردیم . جاتون خالی استامبولی بود غذای مامان خیلی  خوشمزه است ، آوازه داره . آخرش هم چون حاجی بابا حالش خوب نبود مجبور شدند یک تیم زودتر بروند خونه ، ما هم ساعت 4 برگشتیم خونه ...