ای بابا کاشان !
به طرف کاشان حرکت کردیم ، قرار بود برای شب اونجا باشیم . همسرم خیلی خسته بود تصمیم گرفتم من ماشینو برونم ای بابا اینقدر این اتوبان جدید آسفالتش خراب بود که حساب نداشت ... ولی چون زهرا جونو و باباش صندلی عقب دراز کشیده بودند و خوابیده بودند ، من مجبور بودم با سرعت یکنواخت همون 110 تا بروم تا اونها اذیت نشوند ، فکر کنم 110 تا می رفتم آخه سرعت شمار اتومبیلمون توی راه خراب شده بود ، یک پرانتز باز کنم (ماشینمون دزد زده بود بعد از یک ماه که پیدا شد خدا را شکر ظاهری سالم داشت ولی بعد از رانندگی فهمیدیم یک خورده مشکلات پیدا کرده از جمله عقربه های سرعت و بنزین خوب کار نمیکردند. دادیم تعمیر، ولی توی سفر خراب شد) من ه...